رستاخیر طبیعت و واژه

به گزارش مجله آراد، به گزارش خبرنگاران، محسن حاجی زین العابدینی، رئیس شبکه مروجان کتابخوانی کشور با ارسال یادداشتی به مناسبت شروع سال نو، بر اهمیت ایجاد انگیزه در مخاطبان برای ترویج فرهنگ مطالعه و تقویت بعد روحی انسان با مطالعه در ایام فراغت نوروز تاکید نمود.

رستاخیر طبیعت و واژه

متن یادداشت به توضیح زیر است:

بهار و نوروز، این دردانه های طبیعت که با حضورشان دل ها را شاد و زندگی را از سر می گیرند، پیغامی زیبا و عالی برای ما به ارمغان می آورند. پیغام بهار این است که زندگی می تواند بعد از هر بار خاموشی، دوباره جان بگیرد و از سر خطی جدید، دنیای نوینی را بیاغازد.

طبیعت به عنوان اولین معلم انسان ها، پیغام هایی دارد که اگر درست و کامل دریافت کنیم، با مسائل کمتری روبه رو خواهیم بود. اگر رسم طبیعت را به درستی بشناسیم و از پیغامی که به ما می دهد بهره کافی ببریم و آن قدر به این معلم راست گو اعتماد داشته باشیم که بدانیم همه آنچه را که برای زندگی لازم داریم، می توانیم از آن بگیریم، این پیغام زیبا را می توانیم دریافت کنیم.

اینکه زندگی اگر امکان آغاز مجدد دارد و درختان و گیاهان خاموش شده دوباره روشن شده و جان خواهند گرفت، زندگی ما هم جان تازه خواهد گرفت. اما این جان دریافت فقط به معنای تکرار سال های گذشته نیست؛ کَمااینکه طبیعت هم فقط سال های قبل خود را تکرار نمی نماید و هر درختی که برگ و باری میارد با سال های پیش خود متفاوت است. بنابراین، یکی از مهم ترین غور و اندیشه ورزی های ما در آستانه بهار این است که به تماشای زندگی طبیعت، این کهن ترین معلم و درس آموز بشر، بنشینیم و ضمن لذت بردن از بهارانه های آن بیاندیشیم که چه پیغامی برای ما دارند.

یکی از این پیغام ها این است که همانطور که زندگی به تکرار می افتد و رنگ ملال در جای جای آن خانه می گزیند و عرصه را بر انسان ها تنگ می نماید، فکر و اندیشه ای که به تکرار بیفتد هم باعث ملال صاحب فکر و اندیشه خواهد شد. وقتی به جای زایش و خلاقیت فکری، خمودگی و خستگی ناشی از نداشتن ایده های جدید در زندگی جاری گردد، مرده متحرکی به اسم متفکر خواهیم داشت که ضررهایش به مراتب از سودی که برای جامعه خواهد داشت، بیشتر است.

نو شدن اندیشه از لابلای واژه ها و کتاب ها به دست می آید؛ یعنی اینکه اگر ما افکار چند سال گذشته خود را هرس و وجین نکنیم و آنچه را که کهنه شده و بو و رنگ تعصب گرفته است را دور نریزیم و با افکار نو و مترقی جدید جایگزین نکنیم، مردگان فکری خواهیم بود. چه خوب است که انسان در آستانه سال نو، بنشیند و حساب و کتابی برای اندیشه خود در اندازد و فکر کند که چه افکار کهنه ای روحم را آزار داده است؟ چه تعصبات کور کورانه ای از یادگیری ها و آموخته های جدید جلوگیری نموده و چه نخواندن هایی که باعث شده در دایره تکرار و ملال در غلطیم و از افکار کهنه خود بوی نخوت و غرور احساس کنیم.

ضروری است که در آستانه بهار، همچنان که طبیعت و رستنی ها آغاز می نمایند به رستاخیز دوباره، ما هم در عرصه فکر و اندیشه رستاخیری برای خود در اندازیم و با خود تصمیم بگیریم که به دور از هرگونه تعصب و غرور، به فکر آموختن جدید باشیم و اندیشه های کهنه قدیمی خودمان را با اندیشه های نو که از دل کتاب و خواندن به دست می آید جایگزین کنیم.

حالا می رسیم به بخش دوم ماجرای رستاخیز کتاب بنیاد. این مقدار که گفته شد، برای نو شدن فکر و اندیشه خیلی خوب و ضروری است اما کافی نیست؛ چرا که انسان احتیاج دارد علاوه بر اینکه خودش در جهت درست گام بر می دارد، دیگران را نیز به این جهت راهنمایی کند و این رسالت اجتماعی بشر است که او را از سایر موجودات متمایز می نماید.

ترویج کتابخوانی یکی از این تمایزات زندگی بشر است. یعنی این که وقتی بشر با خواندن مطالب خوب و کتاب های عالی به فکر لذت بخش و اندیشه نو دست پیدا می نماید، رسالتی بر عهده اش قرار می گیرد که نباید نادیده گرفته گردد. وقتی از دانش جدیدی بهره مند می شویم، بهتر است که این فکر و اندیشه با دیگران هم به اشتراک گذاشته گردد که کتاب و خواندنی، هرچقدر بیشتر معرفی و تبلیغ و مورد استفاده قرار بگیرد، ارزشمندتر و عزیزتر شده و به هدف خود نزدیک تر شده است.

می دانیم که انسان راحت طلب است و در این دوره و زمانه هم تا بخواهی، اسباب عیش و راحت فراهم شده است و گاهی انسان ها فراموش می نمایند که اگر غذای روحشان نقصان بیاید، به مراتب ضررهایی بیشتر از سوء تغذیه جسمی پیدا خواهند کرد. رقبای کتاب در کمین نشسته اند که به محض خالی شدن میدان، حمله ور شده و انسجام ذهنی و آموختنی های درستِ حاصل از کتاب را از میدان به در نمایند و ذهن ها را افکاری سطح پائین و راحت طلب پر نمایند.

ترویج کتابخوانی یاری می نماید تا به انسان ها یادآوری کنیم که رسالت انسان به عنوان موجودی متمایز و متفاوت، غرق شدن در لذت های سطحی و دست و پا زدن در ابتذال نیست. ترویج خواندن، ترویج آگاهی، دانایی، خوب اندیشیدن و خوب زیستن است چرا که موجب می گردد آدم ها برای ذهن و اندیشه خود بنیادی قوی فراهم بیاورند و از این رهگذر، لحظات زندگی دیگران را هم دوباره بسازند. کتابخوانی امر مقدس و محترمی است که باعث می گردد اندیشه های نو به سیالان و جولان دربیاید و این حرکت اندیشه و گردش کردن در بین انسان ها باعث نقد و تکمیل و اصلاح اندیشه های گردد و اندیشه ای که از محک نقد به درستی بیرون آمده باشد، می تواند راهگشای زندگی بشر باشد.

هدف زندگی رسیدن به آرامش و سعادت است و این آرامش و سعادت فقط در لذات دنیوی و لذات زودگذر به دست نمی آید بلکه به قول آرتور شوپنهاور در کتاب معظم در باب حکمت زندگی، اندیشه های ریشه دار، لذت های ما را عمیق و گسترده تر می نمایند و باعث آرامش و سعادت دو چندان می شوند. امیدوارم که همه اهالی اندیشه و کتابخوانان گرامی، در سال جدید علاوه بر کتاب های خوبی که خودشان می خوانند یک مروج کتاب هم باشند و دیگران را هم به بزم خواندن دعوت نمایند و این لذت غذای روح را با دیگران به اشتراک بگذارند.

منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران
انتشار: 30 فروردین 1400 بروزرسانی: 30 فروردین 1400 گردآورنده: aradbld.ir شناسه مطلب: 1688

به "رستاخیر طبیعت و واژه" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "رستاخیر طبیعت و واژه"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید