سعادت تا ابد...

به گزارش مجله آراد، ناصر فکوهی؛ روز دوشنبه 12 شهریور 1399 ایران یکی از ارزشمندترین اندیشمندان و در همان حال یکی از الگو های کم مانند اخلاق و کار و زحمت و انسانیت در یک زندگی فرهنگی را از دست داد: اسماعیل سعادت در سن 95 سالگی با بر زمین گذاشتن کوله باری چنان سنگین ما ترک کرد که نسل هایی پی درپی باید بیایند تا شاید بتوانند از آثار ترجمه پرارزش فلسفی و ادبی او سیراب شوند و تا قرن ها نامش را بر آستانه بعضی از مهم ترین مکاتب و اندیشه های دنیا در زبان فارسی ببینند و شاکرش باشند.

سعادت تا ابد...

از پروفایل ما best canada tours دیدن نمایید.

امروز، شکی ندارم که همچون نسل های گذشته تا نسل هایی بسیار دور در آینده نیز، جوانان و زحمتکشان حوزه فرهنگ، انگیزه بزرگی در کار و زندگی شرافتمندانه او خواهند یافت.

نخستین بار که نام سعادت را شنیدم، زمانی بود که کتاب زندگی میکل آنژ نوشته رومن رولان، به ترجمه زیبای او را که انتشارات کتاب های جیبی در سال 1346 منتشر نموده بود، می خواندم. در آن موقع نوجوانی دوازده سیزده ساله بودم که هم با زبان شیرین و زیبای فارسی ِ سعادت، آشنا می شدم و هم از این دروازه بی مانند به عظمت دو انسان و هنرمند و ادیب بزرگ پی می بردم: میکل آنژ که با ترجمه سعادت، عشق به هنر و به ویژه هنر رنسانس اروپا تا امروز در قلبم زنده ماند و رولان که انسانیت و شرفش در زندگی و سیاست و فرهنگ برایم الگویی در زندگی شد و بعد ها انگیزه ای که خود نیز دو کتاب از او ترجمه کنم. ما بچه ها و نوجوانان در آن دوران تشنه آثار ارزشمندی بودیم که بتوانیم جهان را بشناسیم و از این راه شاید بتوانیم شناختی و هویتی برای خود بیابیم. تشنه بودیم، زیرا بدبختانه در یک معنا و خوشبختانه در معنایی دیگر، وفور کمّی امروز، در عرصه اندیشه وجود نداشت، اما ستارگان درخشانی بودند که خود اغلب جوان بودند، اما وظیفه خویش می دانستند دانش خویش را به نسل های پس از خود منتقل نمایند. ما نه جهان را می شناختیم، نه ایران را، نه هنر را و نه ادبیات را؛ و به برکت وجود انسان های شریف و اندیشمند و بزرگوار و همان حال خوش فکری، چون همایون صنعتی زاده که انتشارات جیبی را به راه انداخته بود تا کتاب های ارزشمند را به بهای ارزان در اختیار همه بگذارد و مترجمان و پژوهشگران پرکار و درخشانی، چون سعادت توانستیم با هنر و فرهنگ و فلسفه آشنا شویم و چشممان به جهان، تا اندازه ای، باز گردد.

سعادت، خوشبخت بود و خوشبخت ماند، زیرا نه تنها از ابتدای جوانی آموزگار بود تا آخر عمر طولانی و پربارش، هرگز قلم خویش را جز برای پیشبرد و شناخت معتبرترین کتاب های فلسفی و علمی و ادبی به کار نبرد و میراثی بزرگ بر جای گذاشت.

از دهه 30 تا امروز در انتهای دهه 90 دستکم شصت سال عمر او صرف ترویج و پراکنش دانشی شد که تا ابد باقی خواهد ماند؛ و بی شک ده ها هزار نفر با کار سعادت که در سکوت و آرامش و به دور از هر گونه غوغا و تنش و خودنمایی و دشمنی و حسادت، در خلوت خویش به انجام می رساند، با فلسفه و فرهنگ و هنر جهان آشنا شدند.

دیروز، انسانی دیگر از تبار بزرگانی که شاید دیگر هرگز در تاریخ ما تکرار نشوند، از تبار سینایی ها و طیاب ها... که همین روز ها ما را ترک کردند، از دست رفت. اما برای کسانی که نهاد های پرارزشی، چون بنگاه ترجمه و نشر کتاب، انتشارات فرانکلین، مجله راهنمای کتاب، سازمان کتاب های جیبی، و... را بنیان گذاشتند و رشد و توسعه دادند و دانش ترجمه و ویراستاری و دائره المعارف نویسی (با کار بزرگ سعادت در دانش نامه زبان و ادب فارسی) را در این سرزمین به مقام بلندی رساندند، مرگ معنایی ندارد.

سعادت را امروز می توان همچون در اندیشه اسپینوزا، که موضوع جدیدترین کار های وی بود، در ذرات وجودش که در ذرات تمام عالم پراکنده باز یافت. از این رو اگر بگوییم: سعادت به ابدیت پیوست و تا ابد بر جای خواهد ماند، سخنی به هیچ رو گزاف نگفته ایم. روحش شاد و یادش همواره زنده بماند.

*استاد دانشگاه تهران

13 شهریور 1399

منبع: فرارو
انتشار: 25 مهر 1399 بروزرسانی: 25 مهر 1399 گردآورنده: aradbld.ir شناسه مطلب: 1315

به "سعادت تا ابد..." امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "سعادت تا ابد..."

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید