چرا کسی حرف مدیران استقلال را باور نمی کند
به گزارش مجله آراد، استراماچونی تمام حقیقت را نمی گوید و دارد از محبوبیتش برای تحت فشار قرار دادن مدیران سوء استفاده می نماید؟ چرا کسی حرف مدیران را باور نمی نماید؟
با ما همراه باشید تا با بهترین تور ویتنام با یکی از بهشت های روی زمین اشنا شوید و زیبایی های هوشی مین و هانوی را در سفر دلپذیری تجربه کنید.
به گزارش خبرنگاران، احسان محمدی در ادامه یادداشت خود در عصر ایران نوشت: طرفداران استقلال از دیروز عصر حال یک کشور کودتا زده را دارند. هر لحظه خبری می رسد که نمی دانند باورش نمایند یا نه. خبرهای دیروز تا این لحظه را مرور کنیم:
- استراماچونی سر تمرین تیم قبل از بازی با پیکان حاضر نشد.
- ایرنا خبر استعفای او را منتشر کرد.
- متن استعفا بیرون آمد که او و دستیاران نوشته بودند طبق قوانین فیفا به صورت یک طرفه قراردادمان را فسخ می کنیم. از طرفداران تشکر کردند، و نوشتند با قلب اندوهبار می فرایند و امیدوارند یک روز برگردند!
- زرینچه روی نیمکت می نشیند، زرینچه تکذیب کرد.
- اعلام شد پول حاضر است ولی استراماچونی جواب تلفن نمی دهد.
- چند نفر از بازیکنان و مدیران باشگاه سراغش رفتند و دست خالی برگشتند.
- وزیر ورزش و جوانان مدیران باشگاه را احضار کرد. اعلام شد با حل بخشی از مشکل استرماچونی روی نیمکت می نشیند.
- حساب های اقتصادی استراماچونی به دلیل واریزهای پراکنده از صرافی ها در ایتالیا بلوکه شده و مشکل انتقال پول بود. همان گرفتاری که با ویلموتس هم دارند و ریشه در تحریم دارد.
- در شبکه های مجازی استقلالی ها به فتحی مدیر باشگاه، وزیر ورزش و ... تاختند.
- صبح عکس استراماچونی در فرودگاه منتشر شد که کشور را ترک کرد.
- جمعی از طرفداران جلوی باشگاه تجمع کردند و در پارکینگ را شکستند.
- باشگاه استقلال اطلاعیه ای دیر هنگام صادر کرد که استراماچونی مجاز به فسخ یکطرفه قرارداد نبود.
- مدیرعامل استقلال استعفا کرد.
- محل مسابقه استقلال - پیکان از شهر قدس به استادیوم آزادی تغییر یافت.
این ماجرا ادامه دارد. خبر شبیه اعلام یک باره افزایش قیمت بنزین نیست؟ همین اتفاقات با کمی بالا و پائین و جابجا کردن اسامی آن فاجعه و اتفاقات بعد از آن را یاد آدم نمی آورد؟ واقعاً مدیران باشگاه استقلال غافلگیر شدند؟ آیا این یک توطئه علیه استقلال است که قهرمان نشوند؟ بد قراراداد بسته اند؟ استرماچونی تمام حقیقت را نمی گوید و دارد از محبوبیتش برای تحت فشار قرار دادن مدیران سو استفاده می نماید؟ چرا کسی حرف مدیران را باور نمی نماید؟ چرا این باشگاه یک سخنگو ندارد کسی که قبل از غلبه شایعات، مدیریت اخبار را دستش بگیرد و ...
این پرسش ها مثل کلاغ های فیلم پرندگان آلفرد هیچکاک به مغز طرفداران حمله می آورند و نتیجه؟ یاس، ناامیدی و دلسردی برای طرفدارای است که به همین فوتبال دلخوش بود و حالا احساس می نماید این اندک دلگرمی را هم از او غارت نموده اند!
در چنین فضایی باید یک سرمایه اجتماعی قابل اتکا باشد که طرفداران حرفش را بپذیرند. یک پیشکسوت، یک رهبر، یک لیدر که صادقانه حرف بزند. استوری های بازیکنان و پیشکسوتان و چهره های رسانه ای فقط بنزین روی این خشم می ریزد. وقتی اعتماد از بین برود سنگ روی سنگ بند نمی گردد. تجربه تلخ قرارداد شفر، پاتوسی، تیام، چپاروف و ... این پیغام را به طرفدار عاصی می دهد که امیدی نیست. استرماچونی که بعد از چندسال آنها را به صدر آورد هم رفت که رفت!
اما واقعاً دلیل رفتن استرماچونی قرارداد و تاخیر در پرداخت هزینه بود؟ آیا وزیر یا مدیر باشگاه پول را توی حسابش گذاشته بود و به قصد آزار آن را به مربی استقلال نمی داد؟ آیا استرماچونی و همسرش که اتفاقاً بارها نشان داد که ایران را دوست دارد نمی دانستند تحت چه شرایطی با ایران قرارداد می بندند و مشکل انتقال پول وجود دارد؟ آیا کسانی در داخل کشور آنها را تشویق کردند که ساک ببندند و بفرایند جایی که این همه برای دریافت حق شان تحت فشار نباشند؟
این پرسش ها را چه کسی باید پاسخ بگوید؟ در باشگاه استقلال همه انگار غافلگیر شده اند. صدا به صدا نمی رسد و شایعات بیشتر از اخبار واقعی مشتری دارند. در این میان کسی حواسش هست که احترام و اعتبار کشور چطور حراج می گردد؟ درس عبرتی از این تکرارهای ملال آور می گیریم؟
سرمایه های امید و اعتماد، خمیر بازی نیستند. هربار که با آنها خانه ای بسازیم و خراب گردد. با هر بار خراب کمردن خانه، تکه ای از آن کنده می گردد که دیگر نمی توان با چیزی جایگزینش کرد ... فوتبال به بهترین شکل این حقایق اجتماعی را عریان می نماید.
منبع: خبرگزاری ایسنا